اکسپرسیونیسم در عکاسی به زبان ساده
اکسپرسیونیسم چیست؟
اگر به کلمه ی اکسپرسیونیست یا اکسپرسیونیسم یا همچین چیزهایی اولین بارِ برخورد کردین،
خیلی خلاصه براتون بگم که اکسپرسیونیست ها از کارهای معمولی و واقعی و سبک رئالیسم
خسته شده بودن،از اینکه توی عکس ها اونقدری که باید احساس می بود نبود، راضی نبودن.
اکسپریونیست ها آدم های افراطی ایی هستن و دوست دارن اگه یه چیزی میبینن یا حس میکنن
را اونقدر اغراق آمیز نشون بدن که بیننده در نگاه اول حس کنه داره یه چیز خالص و عجیب رو
میبینه ،حتی اگه نفهمه خودش.
عکس های اکسپرسیونیستی معمولا حس های دلهره و ترس و خشونت و اضطراب رو خوب میتونن القا کنن
و برای همین سینمای وحشت هم، سینمایی اکسپریونیستی است.
برای اینکه بتونید درون ترین و عمیق ترین احساسات موجود در هر ماهیت بی جان و جانداری را به واضح ترین
شکل نشون بدید باید از تعاریف اکسپرسیونیستی استفاده کنید. برای اینکار باید اغراق کنید،اغراق در اندازه ها،
رنگ ها،آرایش صورت،حرکت و…. و هرچی اغراق تمیز تری بکنید بهتر است.دلیل اینکه از اغراق برای رسیدن به
این هدف استفاده میکنیم اینکه هنر عکاسی بالفطره توان ثبت چیز هایی که وجود فیزیکی ندارن رو نداره و ما
همیشه علائم فیزیکی ومادی اون چیز ها رو ثبت میکنیم.
نحوه ی اجرای اکسپرسیونیستی!
مثلا گریه نمادی از غم و ناراحتیست ،ما خود غم رو نمیتونیم ثبت کنیم ولی نماد بیرونی غم که میشه گریه
رو میتونیم! از این طریق از بعد فیزیکی ومادی عبورمیکنیم و به مقصد نهایی که همون درک احساسات و
درونیات است میرسیم. حال برای تقویت این حس ابزارینداریم جز اغراق! برای حذف زوائد و کوتاه کردن
مسیر! مثلا اگر از دوست عصبانی تان قرار است عکس بگیرید بهتر است برای بیشتر شدن حس عصبانیتش،
جوری روی سوژه اتون نور بدید که سایه های خشن و تند تولید بشن!
برای این کار هم از نور های به قول معروف اسپات استفاده کنید،یعنی نور های نقطه ایی! با یک تک نور
میتونید این کار رو بکنید.یا اگه وسیله ی نور پردازی ندارید،انقدر جا به جا بشید تا زاویه ایی
که سایه های تند و تیز تری تولید میکنه رو پیدا کنید.خلاقیت هم به خرج دهید! مثلا چیز
دیگه ایی که میتونه کمکتون کنه اینکه با دیافراگم های بسته عکس بگیرید.دیافراگم بسته نور
رو تیز تر میکنه و دیافراگم باز نور رو نرم تر میکنه و مخملی تر !البته این یک قانون نیست،
امکان داره شما در جایی بتونید خلاف این عمل کنید و نتیجه ی دلخواه رو بدست بیارید.
در این مورد در مقاله ی بعدی حتما صحبت میکنیم .اصلا موضوع مقاله بعدی رو همین میگذاریم!
با این شرایط اگر باقی اصول عکاسی رو درست رعایت کرده باشید وعکسگرفته باشید از دوست عصبی تان احتمالا
الان شما یک عکس اکسپرسیونیستی دارید! ولی الزامی نداره عکس خوبی باشه.برای بهتر شدن یا بهتره بگم سریع تر
راه افتادن میتوان از دیدن کار های عکاسان معروف اکسپرسیونیستی شروع کرد.از توانایی های دنیای مجازی برای حرکت سریع تر استفاده کنید،ولی هیچ وقت سعی نکنید کپی کنید!
عکاسی اکسپرسیونیستی در خیلی از موارد هویت جدا ومستقلی نداره.منظورم اینکه امکان داره شما یک عکس
انتزاعی بگیرید که بخاطر اغراق هایی که شما در عکاسی یا ادیت عکستون اعمال کردین بشه بهش یک عکس اکسپریونیستی هم گفت.اگر عکاس باشید حتما تا الان عکس های سیاه سفیدی گرفتید که کنتراست خیلی بالایی
دارن! مثلا از یک انسان.شما الان یک عکس پرتره ی انتزاعی و اکسپرسیونیسمی دارید! به همین راحتی تو
مکتب های هنری ادغام شکل میگیره بدون هیچ نقض قانونی! البته مقایسه ی کلمه ی پرتره (تو عکاسی به معنای
ثبت تصویر انسان) با کلمه ی اکسپرسیونیسم در کنار هم به این شکلی که من گفتم درست نیست خیلی.
چون پرتره اشاره به موضوع داره و اکسپرسیونیسم اشاره به نحوه ی بیان! ولیکن این رو گفتم که بتونم ریشه ایی براتون این موضوع رو جا بندازم که امکان داره شما در تمامی موضوعات عکاسی ،عکس های اکسپرسیونسیمی رو ببینید. برای عمیق تر درک کردن عکاسی اکسپرسیونیستی به دلیل اینکه خیلی به اون صورت مرز های مشخصی نداره باید با ذات هنر اکسپرسیونیستی آشنا شیم و از دل عکس ها شاخصه های اکسپرسیونیستی رو استخراج کنیم…..
سپاس بیکران…..