عکس خیابانی – چه میشود که متعالی میشود؟!
خوانشِ یک راه
فاصله و تفاوت بین اسنپ شات و یک عکس خوب یا یک شکار موفق چیست؟
در وهلهی اول و برای هر چشم تربیت شدهای تصویر بالا چیزی جز یک اسنپ شات نیست! اما چرا
۱. تصویری بارها دیده شده
۲. روزمرگی مفرط حاضر در عکس
۳. امکان ثبت شدن توسط هر شخصِ حتی غیر متخصص
۴. نبود روایت
۵. عدم زیبایی
و…
اما تصویر اصلی چیه و چی داره!
همونطور که میبینین تصویر اصلی یک عکس خیابانیه که بسیار هوشمندانه و با دیدی تربیت شده و هنرمندانه ثبت شده
شکار لحظه، حضور دو عنصر غیر مرتبط از نظر جنس اما به لحاظ بصری-مفهومی کاملا مکمل، جاگذاری سوژهی اصلی و ربط معناییش با تابلوئه فلزی تمام چیزیه که این عکسِ خوب داره و همین یک چیز میتونه بار خلق یک عکس رو بدوش بکشه و مخاطب رو پای کار نگه داره
یا در این تصویر شاهد چه چیزی هستیم؟ چه رخداد شگرفی در حال وقوع بوده که عکاس مجاب شده ازش عکس بگیره؟ چیزی جز یک عکس یادگاری میبینین؟!
بله اما در اسلاید بعد!
شکار لحظه و دیگر هیچ!
چیزی که شاهدش هستیم استفادهی هوشمندانه از خط آب برای ایجاد توهم بصری و در نتیجه ساخت تصویری ذهنی برای مخاطبه
آیا این عکس چیزی جز یک اسنپ شات و یک اتفاق روزمرهی بارها دیده شدست؟
آیا چیزی داره که باعثِ توقف مخاطب و نگاه کردن طولانی مدتش بشه؟
بله!
۱. روایتگری خوب تصویر، از ظهری شاید تابستانی و دوستیِ صمیمانهی دو کودک میگه، تنها با یکی شدن سوژهها که بواسطهی گرفتن دامن سوژهی سیاهپوش شکل گرفته
۲. حضور سوژهها زیر بنای معروفِ برج ایفل، اهمیت لوکیشن چیزی کم از روایت و سوژهی خاص نداره و کاملا اثر گذاره
شبیه به این عکس رو کجا میتونیم بگیریم؟ از چه کسی میتونیم بگیریم؟ کِی و با تحمل چه میزان سختی؟ با خرج چه میزان علم و هنر میتونیم ثبتش کنیم؟
همه جا، از هر کسی، آسون، بدون نیاز به علم و هنر!
حاصل این نوع ثبتها چیه؟
اسنپ شات!
چیکار کنیم که از اسنپ شات فاصله بگیریم؟
سوژه، اَکت یا لحظهی خاص رو شکار و ثبت کنیم
کاری که این گربه کرده درست برعکس همون کاریه که جمهوری اسلامی سال ۵۸ با سفارت آمریکا کرد!
چرا نمیتونیم این عکسو بدون این گربه تصور کنیم؟ چون ول کنِ چشامون به گربه اتصالی کرده و خراب شده:)
یا به عبارت دیگه:
اگه گربهای نبود شکاری(یا شکار خاصی) نبود و اگه شکار نبود در واقع عکسی هم خلق نشده بود
نام شناسنامهای آن عکاسیست، اما نزدیکانش شکار صدایش میکنند! “اِم.داد”
•••